-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:18490 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

چرا امام (ع ) - در سقيفه و در برابر ابوبكر و بيعت كنندگان با وي - به نصوص خلافت و وصايت استدلال ننمود ؟
1 - مـردم هـمه مي دانند كه امام علي (ع ) و سائر دوستانش - اعم از بني هاشم و ديگران - به هنگام بيعت () حاضر نبودند و در آن روز , داخل سقيفه هم نشدند , بلكه از آن و از هر چه در آن مي گذشت بركنار بودند . هـمه آنها به جانب آن امر بزرگي كه در اثر وفات رسول خدا (ص ) پيش آمده و مكلف به انجام آن بودند ,رهسپار شده بودند ; به امر واجب تجهيز پيامبر (ص ) قيام نموده و به غير آن نمي انديشيدند . و هـنـوز اينها پيامبر (ص ) را در ضريح مقدسش پنهان نساخته بودندكه اهل سقيفه كار خود را تمام , امور بيعت را محكم , و پيمان آن رااستوار ساخته بودند , و با حزم و دورانديشي خاص , با هـم مـتـفـق شـدند كه از هرگفته و هر عملي كه موجب سستي پايه هاي بيعت , يا خدشه اين پيمان , و ياتشويش و اضطرابي در آن به وجود آورد , جلوگيري كنند . بـنابراين , امام علي (ع ) در كجا بود تا در برابر ابوبكر و بيعت كنندگان با وي - در سقيفه - احتجاج كند ؟ و نيز پس از بيعت , چه وقت به او و به ديگران اجازه استدلال و احتجاج داده شد ؟ در حالي كه صاحبان امر و نهي ,حزم احتياط و دورانديشي را پيش گرفتند و قدرتمندان و زورمـنـدان , آن شـدت و سـرسختي را به راه انداختند علاوه , امام علي (ع ) براي احتجاج و اسـتدلال در آن روز و آن ظروف , اثري جز فتنه و از بين رفتن حقش نمي ديد زيرا آنحضرت بـراي اسـاس اسـلام و كـلـمه توحيد بيمناك بود - چنانكه در گذشته هم روشن ساخته , و گفتيم :آن جناب در آن ايام , گرفتار وضعي شده بود كه هيچكس چنين گرفتاري نداشت . اوبين دو مهم گرفتار بود : خلافت با آن نصوص و وصايايش از يك طرف , او را به طوري ندا مـي كرد و درپيشگاهش شكوه مي نمود كه قلب , خون مي شد , و با آنچنان ناله اي وي را مي خواند كـه جـگـر مـي سوخت اما فتنه هاي طغيانگرانه از ناحيه ديگر , وي را چنين انذارمي نمود كه جزيره العرب به هم مي ريزد , عرب منقلب و دگرگون شود , اسلام نابودي مي گردد . و نـيـز وجود منافقان مدينه تهديدش مي كرد , چرا كه آنها سخت در نفاق فرورفته بودند , و هـمـچـنين اعراب اطراف مدينه نيز او را تهديد مي نمودند ,اعرابي كه - طبق تصريح قرآن - مـنـافـق بودند بلكه در كفر و نفاق سخت تربودند و سزاوارتر كه حدود فرمانهاي نازل شده از طـرف خداوند بر پيامبر راندانند , خصوصا كه شوكت و عظمتشان با فقدان پيامبر (ص ) تقويت شده بود . و مسلمانان همچون گوسفندان باران خورده در شب ظلماني بودند كه در ميان گرگان متجاوز و درندگان زيانبار قرار گرفته باشند . مـسيلمه كذاب از يك طرف , طليحه بن خويلد تهمت زن و دروغگو , سجاح دختر حارث آن زن دغلباز و اصحابشان از طرف ديگر , همه براي نابودي اسلام و درهم كوبيدن مسلمانان به پا خاسته بودند . روم , كـسـراهـا و قيصرها و ديگر زمامداران قدرتمند آن عصر نيز دركمين مسلمانان نشسته بودند 000و بسياري ديگر از اين عناصر آشوب طلب كه نسبت به محمد (ص ) و آل محمد واصحابش سخت كينه ور بودند و با اسلام سخت مخالف , آنچنان كه علاقه داشتندپايه هاي آن را فرو ريزند و ريشه هاي آن را از بيخ بر كنند . اين عوامل , با قدرت , سرعت , و با عجله براي مقصود خود بسيج شده بودند ; خيال مي كردند كار , تمام است و فرصت - با پيوستن پيامبر (ص ) به رفيق اعلي - فرارسيده لذا , مي خواستند از اين فرصت استفاده كنند و اين به هم ريختگي راپيش از آنكه اسلام به قدرت و نظم خود بازگردد , مغتنم شمارند . امـام عـلـي (ع ) بين اين دو مهم قرار گرفته بود طبيعي است كه حق خويش را فداي حيات مسلمانان خواهد كرد (1) . امـا تـصميم گرفت , در عين فداساختن , به نحوه اي حق خويش در مورد خلافت را نيز حفظ كـنـد و آنـچـنـان - دربـرابـر كساني كه از حق وي روي گردانده اند - احتجاج نمايد كه به اتـحـادمـسلمانان لطمه اي وارد نشود , به گونه اي كه فتنه اي كه موجب بهره برداري دشمن مـي شـود , بـه وجـود نيايد لذا , در خانه نشست تا او را با اجبار وبدون خونريزي از خانه خارج سـاخـتـنـد ; چـرا كه اگر خود به سوي آنها مي رفت , حجتش تمام نبود , و شيعيانش نيز برهاني نداشتند ; اما آنجناب بين حفظ دين و نگهداري حقش در خلافت مسلمانان , جمع نمود . امـام عـلي (ع ) در آن هنگام كه مشاهده فرمود حفظ اسلام و رد تجاوز دشمنان آن , بسته به مـسـالـمـت و هماهنگي است , طريق مسالمت را پيش گرفت و صلح باخلفاء را - به خاطر حفظ امت , نگهداري ملت و بقاء دين - برگرفتن حقش مقدم داشت . او بـراي مـقدم داشتن آخرت بر دنيا , و قيام به يك واجب عقلي وشرعي , يعني مقدم داشتن اهم بر مهم در مقام تعارض , آشتي با آنها راپذيرفت . بنابراين , اوضاع آن عصر , اجازه مقاومت با شمشير و قيام با استدلال واحتجاج را نمي داد . 2 - و بـا اين وصف , او و فرزندانش , و دانشمندان علاقه مند به وي , همواره وصيت پيامبر (ص ) را متذكر مي شدند و نصوص آشكار آن را منتشر مي ساختند وبه آن احتجاج مي نمودند . محققان و متتبعان , از اين معني بي اطلاع نيستند .

المراجعات / ترجمه محمد جعفر امامي ( حق جو و حق شناس )
موسوي عاملي - سيد شرف الدين 1 - آن حـضرت خود - در نامه اي كه به اهل مصر همراه مالك اشتر نوشته - به اين معني تصريح فرموده است . در آن نامه چنين آمده : اما بعد , خداوند سبحان , محمد را مبعوث ساخت كه بيم دهنده جهانيان و شاهد وپاسدار پيامبران باشد . پ

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.